فاطمه، طلایه دار شفاعت
شفاعت گران عرصه محشر، بنابر آموزه های اسلامی بسیارند: انبیاء، اوصیا، مؤمنان واقعی، ملائکه، اهل بیت(ع) و محبان ایشان، شهدا، علمای ربانی، قرآن و... .
اما در میان تمام شفاعت گران روز قیامت، نام فاطمه زهرا(س) همچون خورشیدی رخشان می درخشد؛ چراکه روایات معتبر بسیاری از جانب رسول خدا و ائمه اطهار(ع)، شفاعت بی نظیری را برای آن جناب وعده می دهند؛ شفاعتی چنان گسترده که نه تنها محبان آن حضرت و دوستداران ذریه او را شامل می شود، بلکه تمام محبت ورزان به دوستان یا دوستان دوستان او را نیز در بر می گیرد.
در این مقام، به ذکر خلاصه مضمون چند حدیث شریف، که ترسیم نُمای شفاعت فراگیر آن حضرت در عرصه قیامت می باشد، تبرک و تیمن می جوییم:
1. ... در آن هنگامه پرغوغا و پردغدغه به ناگاه عرش لرزان؛ از جانب جبرائیل همه صداها و همهمه ها را فرو می نشاند: چشم هایتان را فروافکنید تا فاطمه، دختر محمد(ص)، عبور نماید.
در پی این ندا، هیچ پیمبری، هیچ صدیقی، هیچ شهیدی، باقی نمی ماند مگر آنکه چشمانشان را، از روی احترام، فرو می افکنند.
ناقه فاطمه، با هدایت جبرئیل، از عرصه محشر می گذرد تا اینکه در مقابل عرش پروردگار قرار می گیرد. فاطمه، از ناقه فرو می آید و زبان به تظلم خواهی می گشاید.
در پی تظلم خواهی فاطمه، ندایی از جانب خداوند جل جلاله فرا می رسد: ای حبیبه من! و ای دختر حبیب من! بخواه که هرچه خواهی عطا شود، شفاعت نما که هر که را شفاعت نمایی پذیرفته می شود. به عزت و جلالم سوگند که ستمگری هر ستمکاری را خودم مجازات می دهم.
پس فاطمه عرضه می دارد: پروردگار و سرور من! فرزندانم و پیروانم و پیروان فرزندانم و دوستدارانم و دوستداران فرزندانم.
در پی درخواست فاطمه، از جانب خداوند رحمان، خطاب می رسد که : کجایند فرزندان فاطمه و پیروان ایشان؟ کجایند دوستداران فاطمه و دوستداران فرزندان او؟ پس بلافاصله، فرشتگان رحمت، ایشان را در بَر می گیرند. فاطمه، در پیشاپیش اینان به سوی بهشت حرکت می کند و اینان در پی فاطمه، وارد بهشت برین می گردند.1
2. ... صد هزار فرشته، حضرت فاطمه را در عرصه محشر، بر بالهای خویش حمل می دهند تا بر دَر بهشت فرود می آورند. پس فاطمه توقف نماید و داخل بهشت نشود و التفات او به سوی صحرای محشر باشد.
از جانب پروردگار خطاب آید که : ای دختر حبیب من! سبب توقف تو چیست و حال آنکه تو را اذن بهشت داده ام؟
عرضه می دارد: پروردگارا! دوست می دارم که قدر و منزلتم در این روز معلوم گردد.
خطاب رسد که : ای فاطمه! در قلب یکایک محشریان نظاره کُن و در قلب هرکسی که ذره ای از دوستی خود و فرزندان خود دیدی، دست او را فراگیر و در بهشت جایش ده!
در پی این ندا، فاطمه دوستان و شیعیان خود را از میان مردمان؛ بسان مرغی که دانه های خوب و مرغوب را برمی چیند، جدا می سازد.
شیعیان فاطمه، در پیشگاه او و بر بهشت حاضر می شوند؛ اما پیش از ورود به بهشت، با الهامی الهی ملتفت محشر می شوند و به سوی عرصه محشر نظر می افکنند و از پروردگار تقاضا می نمایند که : پروردگارا دوست می داریم که در چنین روزی، قدر و منزلتمان، شناخته شود.
خطاب الهی فرا می رسد که : ای دوستان من! در جمع محشریان بنگرید که چه کسی دوستدار شما از روی محبت فاطمه بوده است؟ کیست که شما را از روی محبت فاطمه، اطعام کرده باشد؟ کیست که به شما در محبت فاطمه، شربتی آب عطا کرده باشد؟ کیست که از روی محبت فاطمه، شما را جامه ای داده باشد؟ کیست که در محبت فاطمه، غیبتی را از شما دفع کرده باشد؟ دست او را برگیرید و به بهشت داخل گردانید.
به خداوند سوگند که در پی این شفاعت گسترده، هیچ کسی در عرصه محشر باقی نمی ماند مگر شک کنندگان بیمار دل، کافران سیاه دل و منافقان سنگ دل.2
نتیجه آنکه شفاعت آن حضرت از شفاعت همه شفاعت کنندگان عرصه محشر بسی فراتر و گسترده تر می باشد. به دیگر سخن عالی ترین و گسترده ترین مرتبه شفاعت در روز قیامت ویژه حضرت زهرا(س) است.
چه رازی در میان است که از بین همه شفاعت کنندگان، والاترین مراتب شفاعت ویژه حضرت زهرا(س) گشته است؟! چگونه با وجود پیامبراکرم(ص) و امیرمؤمنان، علی ابن ابیطالب(ع) در عرصه شفاعت، وسیع ترین مرتبه شفاعت به وجود فاطمه زهرا(س) اختصاص یافته است؟! مگر مقام نبوت و رسالت پیامبراکرم(ص) بالاتر نبوده؟! مگر مقام امامت و ولایت امیرمؤمنان علی(ع) والاتر نبوده است؟! چگونه مرتبه شفاعت صدیقه طاهره(س) از همه پیامبران و امامان وسیع تر و پردامنه تر می باشد؛ در حالی که ایشان نه دارای مقام نبوت بوده اند و نه واجد مقام امامت؟!
پاسخ به این سؤالات، البته در محدوده عقل و فهم بشری، نیازمند مقدمه ای مختصر می باشد :
شفاعت گری بی همتای فاطمه(س) از چشم انداز عرفانی :
ادامه دارد ... منتظر نظرات شما هستیم!
پی نوشت ها :
1. امالی صدوق،ص25 . بحارج43ص219 ـ ناسخ التواریخ،ص176 ـ غایة المرام،ص594 ــ روضة الواعظین،ص148 عوالم العلوم،ج11،ص322 . المناقب،ج3،ص327.
2. ریاحین الشریعه،ج1،ص233.
تهیه شده در گروه اینترنتی انتظار یار